AbiDic.com
  • دیکشنری

to hurl down

to hɜɹl da͡ʊn


فارسی

1 عمومی:: برانداختن‌، بزمین‌ زدن‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
TO HOLD RESPONSIBLE
TO HOLD THE PURSE ST
TO HOLD THE SCALES E
TO HOP THE PERCH
TO HUDDLE ONESELF UP
TO HUDDLE TOGETHER
TO HUDDLE UP A PIECE
TO HUG ONE'S CHAINS
TO HUM AND HOW
TO HUMBLE ONESELF
TO HUMP IT
TO HUNT AWAY
TO HUNT FUR
TO HUNT OUT
TO HUNT UP
TO HURL DOWN
TO HUSH UP
TO IDULGE ONESELF IN
TO IMBRUE IN BLOOD
TO IMBRUE WITH BLOOD
TO IMPAWN ONE'S WORD
TO IMPINGE ON JUSTIC
TO IMPLORE JUSTICE
TO IMPRESS A MARK ON
TO IMPRESS ON THE MI
TO IMPRINT ON THE MI
TO IN SIGHT INTO SOM
TO INCH OUT
TO INCLINE ON'S EAR
TO INCLINE TO GREEN

پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی

نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.  
عبارت داخل کار را وارد کنید
Captcha Code
 
آبی دیکشنری
  • آبی دیکشنری
    • درباره آبی دیکشنری
    • استفاده از آبی دیکشنری
    • ورود به سیستم
    • تماس با آبی دیکشنری
  • لینک های دیگر
    • Disclaimer
    • ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
    • https://satraa.com/
    • ترجمه گوگل
    • دانلود مقاله
    • دارالترجمه رسمی روسی
    • دارالترجمه رسمی فرانسه
    • ترجمه فارسی به انگلیسی
    • دارالترجمه آلمانی
    • دارالترجمه ایتالیایی
کلیه حقوق مادی و معنوی آبی دیکشنری متعلق به سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران است.
طراحی و ساخت از گروه دیجیتالی محیط